روند توسعه پیگمنت های مصنوعی در طول تاریخ

روند پیشرفت رنگدانه های مصنوعی
پیگمنت هایی که تا قبل از این شناخته شده بودند، مواد معدنی طبیعی بودند.اکسید آهن طبیعی، طیفی از رنگ را ارائه می کنند و در بیشتر غارنگارهای دوران پارینه سنگی و نو سنگی یافت می شوند. این دو مثال شامل قرمز اخرایی، اکسید فریک آنیدروز با فرمول   Fe2O3 و هیدراته زرد اخرایی (Fe2O3.H2O) می شود. زغال چوب یا کربن سیاه نیز از دوران ماقبل تاریخ بعنوان رنگدانه سیاه مورد استفاده قرار می گرفت. دو نوع از اولین رنگدانه های مصنوعی عبارتند از سفیداب سرب (کربنات سرب اساسی، (PbCO3)2Pb(OH)2) و آبی فریت(آبی مصری).سفیداب سرب از ترکیب سرب با سرکه( اسید سیتریک، CH3COOH) در حضور CO2بدست می آید. آبی فریت یک سیلیکات کلسیم مس است و از شیشه های رنگی و یک سنگ معدن مس همچون مرمر سبز ساخته می شود. در اوایل هزاره دوم BCE بعد پیشامدرن، علاوه بر طیف وسیعی از پیگمنت های مصنوعی مثل شنگرفی (Vermillion)، زنگار (Verdigris)، سرب و قلع زرد(lead-tin-yellow)، این رنگدانه ها نیز مورد استفاده قرار می گرفت.
انقلاب صنعتی و علمی سبب رشد وسیعی در دامنه رنگدانه های مصنوعی،رنگدانه های ساخته شده یا بازیافتی ( از موادی که به بصورت طبیعی بوجود می آیند)، شده است که این رشد هم در زمینه تولیدی و هم در زمینه هنری کارساز بوده است. به دلیل هزینه های گزاف سنگ لاجورد، تلاشهای زیادی در زمینه یافتن رنگدانه آبی ارزانتر انجام پذیرفت. آبی پروس(نیل فرنگی) اولین پیگمنت مصنوعی مدرن بود که بصورت اتفاقی در سال ۱۷۰۴ کشف شد.در اوایل قرن ۱۹، پیگمنت های آبی متالیک و مصنوعی به طیف آبی ها افزوده شد که شامل لاجوردی فرانسه،یک شکل مصنوعی از لاجورد و اشکال متعدد کبالت و آبی نیلگون می شد. در اوایل قرن ۲۰، شیمی آلی ، پیگمنت آبی فتالو(Phthalo Blue) را نیز به طیف آبی افزود. آبی فتالو یک پیگمنت مصنوعی شیمی آلی با قدرت ته رنگی قوی می باشد.
اکتشافات در علوم رنگ، سبب ایجاد صنایع جدیدی شد و تغییراتی را نیز در مد و سلیقه بوجود آورد.کشف بنفش مایل به ارغوانی سیر(Mauveine) در سال ۱۸۵۶- اولین رزانه آنیلین- اولین قدم جهت توسعه صدها رزانه های مصنوعی و پیگمنت هایی همچون کامپاندهای آزو و دی آزو بود که این کامپاندها منبع یک طیف گسترده رنگ محسوب می شوند. بنفش مایل به ارغوانی سیر(Mauveine) توسط یک شیمی دان ۱۸ ساله بنام ویلیام هنری پرکین کشف شد که اکتشافات خود در زمینه صنعتی را ادامه داد و بدین طریق ثروتمند شد.موفقیت وی سبب جذب نسلی از دوستداران شیمی آلی شد، چرا که دانشمندان جوان به سمت شیمی آلی جذب شدند تا آنها نیز بتوانند از این طریق ثروتمند شوند. ظرف سالیان کوتاهی، شیمی دانان موفق به ترکیب یک ماده جایگزین برای روناس در تولید قرمز آلزارین( قرمز روناسی) شدند. در واپسین دهه های قرن نوزدهم تولید پارچه ها،رنگها و دیگر محصولات رنگی مثل قرمز، زرشکی،آبی و بنفش مقرون به صرفه شدند.
توسعه پیگمنت های شیمیایی و رزانه ها کمک شایانی به رونق جدید صنعتی در آلمان و دیگر کشورهای اروپای شمالی نمود،اما در جاهای دیگر سبب انحلال و زوال گردید.در امپراطوری سابق دنیای جدید اسپانیا ،تولید رنگهای قرمز دانه، زمینه بکارگیری هزاران کارگر کم در آمد را فراهم نمود. تا زمان ایجاد اختلال در تولید بواسطه جنگ استقلال مکزیک وتغییرات بازاری در اوایل قرن ۱۹، تولید قرمز دانه منحصراً بعنوان یک ثروت در اختیار اسپانیا بود. شیمی آلی، ضربه نهایی را به صنعت رنگ قرمزدانه زد. زمانیکه شیمیدانان جایگزین ارزانتری برای کارمین خلق نمودند، یک صنعت و یک راهی از زندگی شیب به شدت کاهنده ای را تجربه نمود.